هرکس شهید آن مژه های درازنیست در شرع بر جنازه آن کس نماز نیست محمود را گرچه جهان زیر خاتمست جایی بهش ز گوشه چشم ایاز نیست شه را چو پرده از رخ شاهد برافکنند چشمش سوی خراج خطا و طراز نیست معذورم ار ضعیف و جگر خسته مانده ام در عرصه ای پرم که بجز شاهباز نیست عاشق وفا نماید و معشوق سرکشی حسن از حجاب خالی و عشق از نیاز نیست دایم کمان کشی به کمان گه نشسته است آن طاق ابرو از گره فتنه باز نیست گو غمزه خشمگین شو و گو ناز کینه ورز یک شیوه بی کرشمه عاشق نواز نیست ما را چه اعتبار و اثر با وجود توست جایی که جلوه کرد حقیقت مجازنیست یار از غرور مست و «نظیری » به خود اسیر بیچاره دل که هیچ کسش چاره ساز نیست نظیری نیشابوری : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۹۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/123035