بویی از آن دو سلسله خم به خم گذشت شیخ از حرم برآمد و گبر از صنم گذشت خیز از سفال خضر زلال بقا بنوش کاین آب زندگی ز سر جام جم گذشت نبود علایق دو جهان گرد دامنش چون من مجردی که ز دیر و حرم گذشت ناموس و ننگ در نظر من برابر است هرکس ز خود گذشت ز شادی و غم گذشت برق دل رمیده ما را طلب مکن کاین پرتو از سواد وجود و عدم گذشت جز رفت و آمد نفسی نیست بود ما جاوید زیست هر که ازین یک دو دم گذشت چون عندلیب مست «نظیری » ترانه گوست از خار و گل بریده شد از مدح و ذم گذشت نظیری نیشابوری : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۱۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/123053