هرکه چون یوسف شود از محنت زندان خلاص قحطیان را می کند از قحط در کنعان خلاص زود از دنبال هر کام و تمنا می روند این تهی ظرفان نمی گردند از حرمان خلاص پادشاهان را دل ما رام کردن دولت است ما به دام آییم دشوار و شویم آسان خلاص ما نظربازیم و عاشق پیشه گو مفتی بدان نیست زاهد از ریا و عاشق از بهتان خلاص زاهد خلوت نشین را دل به صد جا می رود کس نیابد از فریب آن صف مژگان خلاص خوش «نظیری » دامن وقتی به جنگ آورده ای دیر بازآید گر از دستت کند دامان خلاص نظیری نیشابوری : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۳۶۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/123298