سوزن به دل از بخیه و پیوند شکستیم از بی هنری دست هنرمند شکستیم در عشق به کامی نرسیدیم که بسیار عهد پدر و خاطر فرزند شکستیم از بهر نهالی که نشاندیم به خاطر بس شاخ تر و نخل برومند شکستیم ما حلقه به گوش سخن عشق و جنونیم در حقه نسیان گهر پند شکستیم امروز نشد نقل عزیزان گله ما صد بار من و تو به هم این قند شکستیم هرگاه شنیدیم ز اخلاص حدیثی طرف کلهی پیش خداوند شکستیم تا روز مکیدیم سرانگشت حلاوت زان قند که امشب ز شکرخند شکستیم گفتیم به شادی مشو آلوده «نظیری » لب خوش نشد از خنده و سوگند شکستیم نظیری نیشابوری : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۴۱۹ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/123357