از گلستان گل به بازار آمده عید مرغان گرفتار آمده گر نمی نالم به قانون بر حقم زخمه بیگانه بر تار آمده بیخته انده جهان را تا چو من مرد عشقی بر سر کار آمده یک دم از بتخانه غافل گشته ام صد گره در کار زنار آمده از قفس در باغ خونین دل ترم رشته ام ب خار دیوار آمده انده انده زایدم کایینه را مایه زنگار زنگار آمده مستی ما را چه داند از کجاست آن که از میخانه هشیار آمده دست از مقصود کوته کرده ام بر سر انگشتم ز گل خار آمده از «نظیری » شکرستان شد جهان در قفس طوطی به گفتار آمده نظیری نیشابوری : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۵۰۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/123442