ای یار سر مهر و مراعات تو دارم ای دولت دل خدمت و طاعات تو دارم طاعات و مراعات ترا فرض شناسم جان و دل و دین وقف مراعات تو دارم حاجات تو گر هست به جان و دل و دینم جان و دل و دین از پی حاجات تو دارم یک بار مناجات تو در وصل شنیدم بار دگر امید مناجات تو دارم هر چند به بد قصد کنی جان و سر تو گر هیچ به بد قصد مکافات تو دارم گر صومعهٔ خویش خرابات کنی تو من روی همه سوی خرابات تو دارم ششدر کن و شهمات ببر جان و دل من کاین هر دو بر ششدر و شهمات تو دارم سنایی غزنوی : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۴۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/12346