ما را میفگنید که ما اوفتادهایم
در کار عشق تن به بلاها نهادهایم
آهستگی مجوی تو از ماورای هوش
کاکنون به شغل بی دلی اندر فتادهایم
ما بیدلیم و بیدل هر چه کند رواست
دل را به یادگار به معشوق دادهایم
از ما بهر حدیث به آزار چون کشد
ما مردمان بی دل و بی مکر و سادهایم
خصمان ما اگر در خوبی ببستهاند
ما در وفاش چندین درها گشادهایم
گر بد کنند با ما ما نیکویی کنیم
زیرا که پاک نسبت و آزاده زادهایم
سنایی غزنوی : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۷۲
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/12376