هرگه آن گلزار خوبی، یاد می آرد ز ما همچو باران بهاری فیض می بارد ز ما هستی ما تشنه پاشیدنست از یکدگر وای اگر شیرینی غم دست بردارد ز ما ما همه چون مشت خاکیم و، نفس چون تندباد میوزد این باد، تا یک ذره نگذارد ز ما تا نگریم زار زار، آن شوخ گل گل نشکفد گلشن رخسار خود را تازه میدارد ز ما برق جولانیم در میدان معنی ما اگر واعظ ما نیز پای کم نمی آرد ز ما واعظ قزوینی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۷۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/123786