با صبوری کارهای مشکل آسان میشود درد چون با صبر معجون گشت، درمان میشود میشود رحمت ز طینت چون برون کردی غرور؛ این بخار از خاک چون برخاست، باران میشود یک سخن در هر مذاقی، میکند کار دگر از نسیمی گل پریشان، غنچه خندان میشود میرود از دل هوس، چون عشق میگردد پدید شمع دزدد دم بخود، چون صبح تابان میشود نیست عالم پیش نیک و بد بجز آیینه یی بر تو گر نیکی، چون گل، عالم گلستان میشود جز بگرمی بد گهر را رام نتوان ساختن آهن آتش تا نبیند، کی بفرمان میشود؟! میکند واعظ سفر افزون بهای مرد را میفزاید قیمت گوهر چو غلتان میشود واعظ قزوینی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۳۵۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/124062