کارها در آب و خاک فقر وارون میشود سرو اگر کارند اینجا، بید مجنون میشود! گر چنین از شوق پابوس تو میبالد بخود زلف آخر مصرع آن قد موزون میشود گر خیال آن دهان از دل نیاید در نظر در میان دیده و دل، بر سرش خون میشود هر نظر با دلبری باشد سرکار دلم بسکه حسن ماه من، هر لحظه افزون میشود نیست اشک لاله گون، کز شوق دیدارش نگاه تا بمژگان میرسد، چون من دلش خون میشود گر تهیدستی نه واعظ مایه دیوانگیست؟ چیست باعث کز درختان بید مجنون میشود؟! واعظ قزوینی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۳۵۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/124064