دوستان، مژده که ماه رمضان میآید وقت آمرزش هر پیر و جوان میآید میتوان کرد نثار قدمش جان عزیز که ز درگاه خداوند جهان میآید سفره رحمتش افتاده و، این ماه شریف بخبر کردن ما بیخبران میآید صیقلی از مه نو در کف روشنگر فیض بجلا دادن آیینه جان میآید تا کند پاک ز آلایش عصیان همه را موج رحمت ز کران تا بکران میآید نیست مه، بلکه هماییست که از اوج شرف بر سر خلق جهان بال فشان میآید میکند پشت جهانی سبک از بار گناه گر چه بر نفس شکمخواره گران میآید تا بشب ابر کرم، فیض و عطا می بارد تا سحر تیر دعاها بنشان میآید گل بچین، زین چمن فیض که ده روز دگر گلشن عمر ترا، فصل خزان میآید بربا گوی سعادات، ازین میدان زود که اجل سوی تو خوش گرم عنان میآید عمل خویش تو امروز نکو کن واعظ که بد و نیک تو فردا بمیان میآید واعظ قزوینی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۳۶۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/124074