صبر کم گشت و عشق روز افزون کسیه بی سیم گشت و دل پرخون می‌دهد درد می‌نهد منت یار ما را عجب گرفت زبون صنعتش سال و ماه عشوه و زرق سخنش روز و شب فنون و فسون پشت کوژ و تنم ضعیف شدست پشت چون نون و دل چو نقطهٔ نون عقل با عشق در نمی‌گنجد زین دل خسته رخت برد برون حالم اینست و حرص و عشقم پیش راست گفتند ک «الجنون فنون» سنایی غزنوی : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۳۳۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/12439