آن جام لبالب کن و بردار مرا ده اندک تو خور ای ساقی و بسیار مرا ده هرکس که نیاید به خرابات و کند کبر او را بر خود بار مده بار مرا ده مسجد به تو بخشیدم میخانه مرا بخش تسبیح ترا دادم و زنار مرا ده ای آنکه سر رندی و قلاشی داری پس مرد منی دست دگر بار مرا ده ای زاهد ابدال چو کردار برد می سردی مکن آن بادهٔ کردار مرا ده سنایی غزنوی : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۳۷۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/12476