ای من مه نو به روی تو دیده واندر تو ماه نو بخندیده تو نیز ز بیم خصم اندر من از دور نگاه کرده دزدیده بنموده فلک مه نو و خود را در زیر سیاه ابر پوشیده تو نیز مه چهارده بنمای بردار ز روی زلف ژولیده کی باشد کی که در تو آویزم چون در زر و سیم مرد نادیده تو روی مرا به ناخنان خسته من دو لب تو به بوسه خاییده ای تو چو پری و من ز عشق تو خود را لقبی نهاده شوریده سنایی غزنوی : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۳۷۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/12478