بدان که هر که را حق تعالی نعمتی داد چون علم و توفیق عبادت و غیر آن و از زوال آن هراسان بود و همی ترسد که از وی بازستانند، این معجب نبود و اگر ترسان نباشد و بدان شاد بود از آن وجه که نعمت و عطیت حق تعالی است نه از آن وجه که صفت وی است، هم معجب نباشد اما اگر شاد بدان بود که صفت وی است و از آن غافل ماند که این نعمت حق تعالی است و از هراس آن خالی بود، این شادی بدین صفت عجب باشد، و اگر باز آن به هم خود را حقی داند بر خدای تعالی، و این عبادت خویش خدمتی پسندیده داند، این را ادلال گویند که خود را دالتی همی داند و چون کسی را چیزی دهد و آن عظیم بود اندر دل وی، معجب بود و اگر با آن به هم از وی خدمت و مکافات بیوسد ادلال این بود. و رسول(ص) گفت که «نماز کسی که بدان دالت کند از سر وی برنگذرد»، و گفت، «اگر همی خندی و به تقصیر خویش مقری، بهتر از آن که همی گریی و آن کاری دانی». غزالی : کیمیای سعادت : ارکان معاملت مسلمانی : رکن سوم - رکن مهلکات : بخش ۹۲ - حقیقت عجب و ادلال گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/125230