دلم بربود شیرینی نگاری سرو سیمینی شگرفی چابکی چستی وفاداری به آیینی جهانسوزی دل افروزی که دارد از پی فتنه ز شکر بر قمر میمی ز سنبل بر سمن سینی به نزد زلف چون مشکش نباشد مشک را قدری به پیش روی چون ماهش ندارد ماه تمکینی غم و اندوه جان من جمال و زیب روی او ز من برخاست فرهادی ازو برخاست شیرینی نهد هر لحظه از هجران مرا بر جان و دل داغی زند از غمزه هر ساعت مرا بر سینه زوبینی بناز آرد اگر گویم بزاری آن نگارین را بخور زنهار بر جانم مکن بیداد چندینی سنایی غزنوی : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۴۲۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/12532