et://msg_url?url=%20&text= ایتا - اشتراک گذاری لینک در ایتا
کرد رفت از مردمان اندر جهان اقوال ماند همعنان شوخ چشمی در جهان آمال ماند از فصیحان و ظریفان پاک شد روی زمین در جهان مشتی بخیل کور و کر و لال ماند در معنی در بن دریای عزلت جای ساخت وز پی دعوی به روی آبها آخال ماند صدرها از عالمان و منصفان یکسر تهیست صدر در دست بخیل و ظالم و بطال ماند عدل گم گشت و نمی‌یابد کسی از وی نشان ظلم جای وی گرفت و چند ماه و سال ماند عدل نوشروان و جور معتصم افسانه شد وز بزرگیشان به چشم مردمان تمثال ماند رفت سید از جهان و چند مشکل کرد حل بوحنیفه رفت و زو در گرد عالم قال ماند نیست گویی در جهان جز فیلی از اصحاب فیل شد نجاشی وز فسونش چند گون اشکال ماند شد ملک محمود و ماند اندر زبانها مدح اوی عنصری رفت و ازو گرد جهان امثال ماند خاک شد کسری و از هر دل برون شد مهر او در مداین از بنای قصر او اطلال ماند هر گهی بانگی برآید گرد شهر از مردمان آه و دردا و دریغا خواجه رفت و مال ماند رفت کدبانو کلید اندر کف نوروز داد رفت خواجه ده به دست زیرک جیپال ماند یک گره را خانه‌ها در غیبت و وزر و بزه یک گره را گنجها بر طاعت و اهمال ماند زین سپس شاید سنایی گر نگویی هیچ مدح زان کجا ممدوح تو خوالی پز و بقال ماند سنایی غزنوی : دیوان اشعار : قصاید : قصاید : قصیدهٔ شمارهٔ ۴۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/12586