ای سرخ گشته از تو به خون روی زرد ما ما را ز درد کشته و غافل ز درد ما از تیغ بی ملاحظهٔ آه ما بترس اولیست اینکه کس نشود هم نبرد ما در آه ما نهفته خزان و بهار حسن تأثیرهاست با نفس گرم و سرد ما رخش این چنین متاز که پیش از تو دیگری کردست این چنین و ندیدست گرد ما صد لعب بوالعجب شد و صد نقش بد نشست تا ریختیم با تو، بد افتاد نرد ما وحشی گرفت خاطر ما از حریم دیر رفتیم تا کجاست دگر آبخورد ما وحشی بافقی : گزیده اشعار : غزلیات : غزل ۲۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/13190