ابر است و اعتدال هوای خزانی است ساقی بیا که وقت می ارغوانی است در زیر ابر ساغر خورشید شد نهان روز قدح کشیدن و عیش نهانی است ساقی بیا و جام می مشکبو بیار این دم که باد صبح به عنبر فشانی است می هست و اعتدال هوا هست و سبزه هست چیزی که نیست صحبت یاران جانی است یاری به دست‌آر موافق تو وحشیا کان یار باقی است و خود این جمله فانی است وحشی بافقی : گزیده اشعار : غزلیات : غزلیات : غزل ۴۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/13211