همرهی با غیر و از من احتراز از بهر چیست خود چه کردم با تو چندین خشم و ناز از بهر چیست باز با من هر زمانش خشم و نازی دیگر است خشم و ناز او نمی‌دانم که باز از بهر چیست از نیاز عاشقان بی‌نیاز است اینهمه عاشقان را اینهمه عجز و نیاز از بهر چیست مجلسی خواهم که پیشت گیریم و سوزم چو شمع بر زبان آرم که این سوز و گداز از بهر چیست گوش بر افسانهٔ ما چون نخواهد کرد یار وحشی این افسانهٔ دور و دراز از بهر چیست وحشی بافقی : گزیده اشعار : غزلیات : غزل ۷۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/13238