قرعه دولت زدم ، یاری و اقبال هست خوبی و فرخندگی جمله در این فال هست حال نکو بگذرد، بخت مددها کند طالع خود دیده‌ام، شاهد این حال هست داد منجم نوید، گفت که با اخترت ذلت پارینه رفت ، عزت امسال هست داد مریض مرا مژدهٔ صحت طبیب گرچه هنوز اندکی مضطرب احوال هست طایر اقبال من شهپر دولت دماند رخصت پرواز نیست ورنه پر وبال هست بخت ز دنبال چشم اشک مرا پاک کرد مژده که این گریه را خنده ز دنبال هست وحشی و اقصای دیر کز طرف میکده دردسر قال نیست ، سر خوشی حال هست وحشی بافقی : گزیده اشعار : غزلیات : غزل ۹۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/13259