آن مستی تو دوش ز پیمانهٔ که بود چندین شراب در خم و خمخانهٔ که بود ای مرغ زود رام که آورد نقل و می دام فریب آب که و دانهٔ که بود روشن بسان آتش حسنت می که شد شمعت زبانه کش پی پروانهٔ که بود آوازه‌ات به مستی و رندی بلند شد افشای آن ز نعرهٔ مستانهٔ که بود وحشی چه پرسش است که شد با که آشنا خود گو که او به غیر تو بیگانه که بود وحشی بافقی : گزیده اشعار : غزلیات : غزل ۱۴۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/13309