شکل مستانه و انکار شرابش نگرید تا ندانند که مست است ، شتابش نگرید آنکه گوید نزدم جام و زد آتش به دلم چهره افروختن و میل کبابش نگرید سد گل تازه شکفته‌ست ز گلزار رخش گل گل افتاده برو از می نابش نگرید تا نپرسیم از آن مست که کی می‌زده‌ای چین بر ابرو زدن و ناز و عتابش نگرید آنکه می‌گفت به وحشی که منم زاهد شهر گو بیایید به میخانه ، خرابش نگرید وحشی بافقی : گزیده اشعار : غزلیات : غزلیات : غزل ۱۶۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/13328