دو هفته رفت که ننواختی به نیم نگاهم هنوز وقت نیامد که بگذری ز گناهم کرشمه‌ای که نکاهد ز حسن اگر بنوازی به لطف گاه به گاه و نگاه ماه به ماهم میان ما و تو سد گونه خشم شد همه بیجا چنین مکن که مرا عیب می‌کنند و ترا هم کدام ملک به توفان دهم کدام بسوزم که فرق تا به قدم سیل اشک و شعلهٔ آهم فتاده‌ام به رهت چشم و گوش گشته سراپا بیا که گوش به آواز پا و چشم به راهم مکن که عیب کنندت ز چون منی چو گریزی که نیکنامی جاوید از برای تو خواهم چو وحشی از چمن وصل رستم اول وآخر سموم بادیهٔ هجر ، زرد کرد گیاهم وحشی بافقی : گزیده اشعار : غزلیات : غزلیات : غزل ۲۷۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/13442