چون طفل اشک پرده در راز نیستم از من مپوش راز که غماز نیستم در انتظار اینکه مگر خواندم شبی یک شب نشد که گوش بر آواز نیستم بیخود مرا حکایت او چیست بر زبان گر در خیال آن بت طناز نیستم در بزم عشق نرد مرادی نمی‌زدم زانرو که چون رقیب دغاباز نیستم گر ترک خانمان نکنم از برای تو وحشی رند خانه برانداز نیستم وحشی بافقی : گزیده اشعار : غزلیات : غزل ۲۹۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/13462