از بهر چه در مجلس جانانه نباشم گرد سر آن شمع چو پروانه نباشم بیموجب از او رنجم و بیوجه کنم صلح اینها نکنم عاشق دیوانه نباشم صد فصل بهار آید و بیرون ننهم گام ترسم که بیایی تو و در خانه نباشم بیگانه شوم از تو که بیگانه پرستی آزار کشم گر ز تو بیگانه نباشم وحشی صفت از نرگس مخمور تو مستم زانست که بی نعرهٔ مستانه نباشم وحشی بافقی : گزیده اشعار : غزلیات : غزل ۳۰۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/13466