ای قبلهٔ جان ما چو بکوی تو رسیدیم تسبیح بیفکنده و زنار بریدیم پا بر سر بازار محبت چو نهادیم با نقد دل و دین غم عشق تو خریدیم از جان و سرو مال و خرد مذهب و آئین هر پرده که بد حایل ما و تو دریدیم اندر صفت حسن هر آن نکته که خواندیم معنی همه در صورت زیبای تو دیدیم آخر به کمند سر زلف تو فتادیم زان پس که بهر بام نشستیم و پریدیم کردیم فراموش حدیث دو جهان را تا یکسخن از آن لب جانبخش شنیدیم بر خاک در پیر مغان سر چو نهادیم مانند صغیر از دو جهان پای کشیدیم صغیر اصفهانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۳۱۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/135679