ایا آفتاب معلا جناب که از سایه‌ات آسمان پایه جوست در اظهار انعام حکام بافق سخن بر لب و گریه‌ام در گلوست در آن ده مجاور شدم هفت ماه نپرسید حالم ،نه دشمن نه دوست جواب سلامم ندادند باز از آن رو که اطلاق دادن پراوست وحشی بافقی : گزیده اشعار : قطعات : شمارهٔ ۸ - ده بافق گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/13617