الا وقت صبوحست، نه گرمست و نه سردست نه ابرست و نه خورشید، نه بادست و نه گردست بیار ای بت کشمیر، شراب کهن پیر بده پر و تهی گیر که مان ننگ و نبردست از آن باده که زردست و نزارست ولیکن نه از عشق نزارست و نه از محنت زردست به جان اندر قوتست و به مغز اندر مشکست به چشم اندرنورست و به روی اندر، وردست منوچهری دامغانی : دیوان اشعار : قصاید و قطعات : شمارهٔ ۱۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/14189