خوشا قدح نبیذ بوشنجه هنگام صبوح، ساقیا، رنجه نه نرد و نه تخته نرد پیش ما نه محضر و نه قباله و بنجه نظاره به پیش در کشیده صف چون کافر روم بر در گنجه خنیاگر ایستاد و بربطزن از بس شکفه شده در اشکنجه وان رطل گران یک منی ما را چون ماه سه و دو پنج در پنجه برداشته ما حجاب شرم از رخ گه شادی و گه نشاط و گه غنجه اندر شده چشم ما به خواب خوش چشم حدثان به وادی طنجه منوچهری دامغانی : دیوان اشعار : قصاید و قطعات : شمارهٔ ۵۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/14237