بوسه‌ای از دوست ببردم به نرد نرد برافشاند و دو رخ سرخ کرد سرخی رخسارهٔ آن ماهروی بر دو رخ من دو گل افکند زرد گاه بخایید همی پشت دست گاه برآورد همی آه سرد گفتم: جان پدر این خشم چیست از پی یک بوسه که بردم به نرد گفت: من از نرد ننالم همی نرد به یک سو نه و اندر نورد گفتم: گر خشم تو از نرد نیست بوسه بده گرد بهانه مگرد گفت: که فردا دهمت من سه بوس فرخی! امید به از پیشخورد فرخی سیستانی : دیوان اشعار : قطعات (گزیدهٔ ناقص) : قطعه شمارهٔ ۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/14355