ز خوبان جز جفاکاری نیاید ز بدعهدان وفاداری نیاید ز ایام و ز هرک ایام پرورد به نسبت جز جفاکاری نیاید ز خوبان هرکه را بیش آزمائی ازو جز زشت کرداری نیاید ز نیکان گر بدی جوئی توان یافت ز بد گر نیکی انگاری نیاید ز می سرکه توان کردن ولیکن ز سرکه می طمع داری نیاید دلا یاری مجوی از یار بدعهد کزان خون‌خواره غم‌خواری نیاید پری را ماند آن بی‌شرم اگرنه ز مردم مردم‌آزاری نیاید به ناله یار خاقانی شو ای دل که از یاران تو را یاری نیاید چه سود از ناله کاندر چشم بختت ز نفخ صور بیداری نیاید تو یاری از حریفان تا نجوئی کز ایشان خود به جز ماری نیاید خاقانی : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۶۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/14529