عالم افروز بهارا که تویی لشکر آشوب سوارا که تویی هم شکوفهٔ دل و هم میوهٔ جان بوالعجب‌وار بهارا که تویی اژدها زلفی و جادو مژگان کافرا معجزه دارا که تویی تو شکار من و من کشتهٔ تو ناوک انداز شکارا که تویی کار برهم زده مردا که منم زلف درهم شده یارا که تویی زخم بگذاری و مرهم نکنی سنگ‌دل زخم گذارا که تویی کشتیم موی نیازرده به سحر ساحر نادره کارا که تویی سوختی سینهٔ خاقانی را آتش انگیز نگارا که تویی خاقانی : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۳۴۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/14712