دل بیتو به صدهزار زاریست
جان در کف صدهزار خواریست
در عشق تو ز اشک دیده دل را
الحق ز هزار گونه یاریست
در راه تو خوارتر ز حاکم
ای بخت بد این چه خاکساریست
کردیم به کام دشمن ای دوست
دانم که نه این ز دوستاریست
هجران سیهگر توام کشت
این نیز هم از سپیدکاریست
انوری : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۴۱
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/15623