et://msg_url?url=%20&text= ایتا - اشتراک گذاری لینک در ایتا
معشوق دل ببرد و همی قصد دین کند با آشنا و دوست کسی این‌چنین کند چون در رکاب عهد و وفا می‌رود دلم بیهوده است جور و جفا چند زین کند دل پوستین به گازر غم داد و طرفه آنک روز و شبم هنوز همی پوستین کند گوید که دامن از تو و عهد تو درکشم تا عشق من سزای تو در آستین کند از آسمان تا به زمین منت است اگر با این و آن حدیث من اندر زمین کند چیزی دگر همی نشناسم درین جز آنک باری گمان خلق به یک ره یقین کند بریخ نوشت نام وفا کانوری چرا نامم ز بهر مرتبه نقش نگین کند انوری : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۲۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/15708