عالمی در ره تو حیرانند پیش و پس هیچ ره نمی‌دانند عقل و فهم ارچه هر دو تیزروند چون به کارت رسند درمانند جان و دل گرچه عزتی دارند بر در تو غلام و دربانند دوستان را اگرچه درد ز تست مرهم درد خود ترا دانند ورچه فریادخوان شوند از تو هم به فریاد خود ترا خوانند انوری : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۳۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/15714