یا وصل ترا عنایتی باید یا هجر ترا نهایتی باید صد سورهٔ هجر می‌فرو خوانی در شان وصال آیتی باید دل عمر به عشق می‌دهد رشوت آخر ز تو در حمایتی باید بوسی ندهی وگر طمع دارم گویی به بها ولایتی باید الحق به از این بها به نتوان جست در هر کاری کفایتی باید آخر ز تو در جهان پس از عمری جز جور و جفا حکایتی باید وانگه ز منت چه عیب می‌جویی جز مهر و وفا شکایتی باید در خون منی چرا نیندیشی کین دل شده را جنایتی باید انوری : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۵۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/15734