ما را تو به هر صفت که داری دل گم نکند ز دوستداری هردم به وفا یکی هزارم گرچه به جفا یکی هزاری هیچت غم هیچ‌کس ندارد فرخ تو که هیچ غم نداری عمر از تو زیان و عشوه سودست معشوقه نیی که روزگاری پیراهن صبر عاشقان را شاید که ز غم قبا نداری گویم که ز دوری تو هستم دور از تو به صد هزار زاری گویی که مرا چه کار با آن احسنت و زهی سپیدکاری در پای غم تو خرد گشتم هم سرکشی و بزرگواری در سر داری مگر که هرگز دستی به سرم فرو نیاری خود از تو ندارد انوری چشم کاین قصه به گوش درگذاری انوری : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۸۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/15867