باد سهند بین که : برین مرغزارها چون می‌کند ز نرگس و لاله نگارها؟ در باغ رو، که دست بهار از سر درخت بر فرقت از شکوفه بریزد نثارها ساقی، میان ببند که هنگام عشرتست می در پیالها کن و گل در کنارها نتوان شکایت ستم روزگار کرد گر من درین حدیث کنم روزگارها وقتی من اختیار دلی داشتم به دست عشق آمد و ز دست ببرد اختیار ها گر بر دل تو هست غباری ز داغ غم بنشین، که جام می بنشاند غبارها تا این بهار نامه بود، هیچ مجلسی بی‌یاد اوحدی نبود در بهارها اوحدی مراغه‌ای : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۴۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/17001