الا ای خریدار مغز سخن دلت برگسل زین سرای کهن کجا چون من و چون تو بسیار دید نخواهد همی با کسی آرمید اگر شهریاری و گر پیشکار تو ناپایداری و او پایدار چه با رنج باشی چه با تاج و تخت ببایدت بستن به فرجام رخت اگر ز آهنی چرخ بگدازدت چو گشتی کهن نیز ننوازدت چو سرو دلارای گردد به خم خروشان شود نرگسان دژم همان چهرهٔ ارغوان زعفران سبک مردم شاد گردد گران اگر شهریاری و گر زیردست بجز خاک تیره نیابی نشست کجا آن بزرگان با تاج و تخت کجا آن سواران پیروزبخت کجا آن خردمند کندآوران کجا آن سرافراز و جنگی سران کجا آن گزیده نیاکان ما کجا آن دلیران و پاکان ما همه خاک دارند بالین و خشت خنک آنک جز تخم نیکی نکشت نشان بس بود شهریار اردشیر چو از من سخن بشنوی یادگیر فردوسی : شاهنامه : پادشاهی اردشیر : بخش ۱۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/1720