مطرب، مهل که محنت و غم قصد جان کند راهی سبک بیار، که رطلم گران کند گیر و گرفت چیست؟ چو با عشق ساختیم بر ما گرفته گیر که وصلی زیان کند گر مهر و ماه را به در او برم شفیع بر من به جهد اگر دل او مهربان کند جز دیده و دلم نپسندد نشانه‌ای تیری که چشم و ابرویش اندر کمان کند دیدیم سروها که نشانند در چمن لیکن کسی ندید که سروی روان کند صورت کشند و نقش بر ایوان، نه این چنین کش نوش در لب و گهر اندر دهان کند شاید که اوحدی: بنویسد حدیث خویش با دوستان حکایت ازین داستان کند اوحدی مراغه‌ای : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۳۰۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/17256