من بادهٔ عشق نوش کردم چون مست شدم خروش کردم هر عربده‌ای که باده انگیخت با زاهد خرقه‌پوش کردم هر کس که زما و من سخن گفت او را به دو می خموش کردم چون هوش برفت از رقیبان این بار حدیث هوش کردم پندم مده، ای رفیق، بسیار انگار که: پند گوش کردم بگذار، که من نماز خود را در خانهٔ می فروش کردم بر آتش عشق اوحدی را امروز تمام جوش کردم اوحدی مراغه‌ای : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۴۹۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/17450