ای پیک نامه بر، خبر او به ما رسان بویی ز کوی صدق به اهل صفا رسان بیگانه را خبر مده از حال این سخن زان آشنا بیار و بدین آشنا رسان جای حدیث او دل آشفتهٔ منست بشنو حدیثش و چو شنیدی به جا رسان پوشیده نیست تندی و گفتار تلخ او رو هرچه بشنوی تو مپوشان و وارسان یا روی او ز دور درآور به چشم من یا روی من به خاک در آن سرا رسان زآن آفتاب رخ صفت پرتوی مگوی یا چند ذره را ز زمین بر هوا رسان ما را به آستانهٔ آن بت چو بار نیست خدمت گریم، بر در اومان دعا رسان آه و فغان اوحدی امشب، تو ای رسول از جبرئیل بگذر و پیش خدا رسان اوحدی مراغه‌ای : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۶۰۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/17559