ای صبا، حال من بدو برسان نه چنان سرسری، نکو برسان سخن من نه بیش گوی و نه کم آنچه من گویمت، بگو، برسان به زبان کسش مده پیغام خود سخن گوی و روبرو برسان نامه با خودنگاه دار و چو او با تو گوید که، نامه کو؟ برسان گر مجالت نباشد اول روز فرصتی نیک‌تر بجو، برسان قصهٔ این غریب سرگشته پیش آن ماه تندخو برسان حلقه‌ای باز کن ز طرهٔ او حلقه بگذاشتیم، بو برسان سخن چشم همچو جوی مرا بنگار بهانه جو برسان اوحدی گر چه در غمش یکتاست تو سلام هزار تو برسان اوحدی مراغه‌ای : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۶۰۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/17560