همچو گل صد گونه رنگ آورده‌ای غنچه‌وارم دل به تنگ آورده‌ای سوی من هر دم ز زلف و خال و خط لشکری دیگر به جنگ آورده‌ای در مخالف میزنی چون دف مرا راستی نیکم به چنگ آورده‌ای چون تو آهو زاده‌ای حیفست حیف! کآنچنان خوی پلنگ آورده‌ای بی‌گناهم کشته‌ای صدبار و باز رفته‌ای، صد عذر لنگ آورده‌ای بس جهودی میکشم، گویی، مرا با اسیران از فرنگ آورده‌ای اوحدی را خاک پای خویش خوان چونکه دستش زیرسنگ آورده‌ای اوحدی مراغه‌ای : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۷۴۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/17702