بدایت غم عشاق را نهایت نیست
نهایت ره مشتاقرا بدایت نیست
سخن بگوی که پیش لب شکر بارت
حدیث شکر شیرین به جز حکایت نیست
بسی شکایتم از فرقت تو در جانست
وگرنه از غم عشقت مرا شکایت نیست
گرم بتیغ جفا میکشی حیات منست
چرا که قصد حبیبان به جز عنایت نیست
چنین شنیدهام از راویان آیت عشق
که در قرائت دلدادگان روایت نیست
کدام رند خرابات دیدهئی کو را
هزار زاهد صد ساله در حمایت نیست
مباش منکر احوال عاشقان خواجو
که قطع بادیهٔ عشق بی هدایت نیست
خواجوی کرمانی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۹۲
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/18479