سپیده‌دم که صبا دامن سمن بدرد ز مهر روی تو گل جیب پیرهن بدرد اگر ز پستهٔ تنگ تو دم زند غنچه نسیم باد صبا در دمش دهن بدرد چو در محاوره آید لب گهربارت عقیق پیرهن لعل بر بدن بدرد ز وصف کوی تو گر شمه‌ئی نسیم بهار بباغ عرضه دهد زهرهٔ چمن بدرد اگر ز مهر تو یک ذره بر سپهر افتد عروس قصر فلک ستر خویشتن بدرد مگر ز پرده نیاید نگار من بیرون وگرنه پردهٔ ناموس مرد و زن بدرد اگر ز غیرت بلبل صبا خبر یابد شگفت باشد اگر شقهٔ سمن بدرد گهی که پرده برافتد ز طلعت شیرین زمانه پردهٔ فرهاد کوهکن بدرد بروز حشر چو بوی تو بشنود خواجو ز خاک مست برون افتد و کفن بدرد خواجوی کرمانی : غزلیات : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۷۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/18561