که می‌رود که پیامم به شهریار رساند حدیث بندهٔ مخلص بشهریار رساند درود دیدهٔ گوهر نثار لعل فشانم بدان عقیق گهر پوش آبدار رساند دعا و خدمت میخوارگان بوقت صبوحی بدان دو نرگس میگون پرخمار رساند ز راه لطف به جز باد نوبهار که باشد که حال بلبل بیدل بنوبهار رساند اگر بنامه غم روزگار باز نمایم کسی که نامه رساند بروزگار رساند هوا گرفتم و جانرا بدست آه سپردم ببوی آنکه چو بادش بدان دیار رساند تنم ز ضعف چنان شد که بادش ار برباید بیک نفس بسر کوی آن نگار رساند ولی بمنزل یاران نسیم باد بهاران گمان مبر که ز خاکم به جز غبار رساند مگر برید صبا اشتیاق نامهٔ خواجو بکوی یار کند منزل و بیار رساند خواجوی کرمانی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۳۴۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/18631