امشب ای یار قصد خواب مکن مرو و کار ما خراب مکن شب درازست و عمر ما کوتاه قصه کوته کن و شتاب مکن چشم مست تو گر چه درخوابست تو قدح نوش وعزم خواب مکن شب قدرست قدر شب دریاب وز می و مجلس اجتناب مکن سخن جام گوی و بادهٔ ناب صفت ابر و آفتاب مکن و گرت شیخ و شاب طعنه زنند التفاتی بشیخ و شاب مکن روز را چون ز شب نقاب کنند ترک خورشید مه نقاب مکن آبروی قدح بباد مده پشت بر آتش مذاب مکن لعل میگون آبدار بنوش جام می را ز خجلت آب مکن چون مرا از شراب نیست گزیر منعم از ساغر شراب مکن از برای معاشران خواجو جز دل خونچکان کباب مکن خواجوی کرمانی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۷۵۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/19039