به سر ماه فکنده طیلسانی در سرو کشیده پرنیانی بر چشمهٔ آفتاب بسته از عنبر سوده سایبانی رخساره فراز سرو سیمین مانند شکفته گلستانی حوری و چو کوثرش عقیقی سروی و چو غنچه‌اش دهانی نی حور بعینهٔ بهشتی نی سرو براستی روانی دیدم چو هزار خرمن گل وقت سحرش ببوستانی گفتم نظری کن ای جهانرا جانی و ز دلبری جهانی همچون تن من همای عشقت نادیده شکسته استخوانی جز ناله و سایه‌ام درین راه نی همنفسی نه همعنانی آخر بشنو حدیث خواجو کز عشق تو گشت داستانی خواجوی کرمانی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۸۹۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/19179